- راستی هیچ میدونستی َشکلات تلخ از سکته مغزی پیشگیری میکنه !..
- از چه لحاظ ؟ منظورتون چیه ؟
رها به فکر فرو رفت ، و نگاهش خیره به نقطه ای نامعلوم ماند و به فکر فرو رفت ،
کمی فکر کردم کمی به زمین خیره موندم و اسیر سیر پیوستگی افکارم شدم . به خودم برگشتم و تلفن رو برداشتم و به یاسمینا زنگ زدم ..
معرفی رمان و خلاصه ای از موضوع رمان را اینجا بخوانید . این رمان در هفت فصل نوشته شده است
اول مردادماه سال هزارو سیصد و قو... /نامه ای پیدا میشود ، دخترک در عالم دنیایی کودکانه میپندارد که آن نامه چیز مهمی ست که در زیر کاناپه پنهانش کرده اند ، پس آنرا نگه میدارد ، مدتی بعد....دختربچه ی هفت ساله برای اولین بار بکمک پدرش
بی اختیار زول زده بودم به داشبورد ماشین نگاهی چرخوندم و خیره موندم به درب خونه از خودم پرسیدم که اینجا چه میکنم؟ ..پوفی کردم و زیر لب گفتم:
باغ به شکل معناداری سوت و کور بنظر میرسید ولی خب سکوتی که شکننده بود
راوی شبنم ؛ جای خالی سیاوش رو چیزی باید پر میکرد و خب چه چیزی بهتر از تفریح همیشگی یعنی نقاشی...
نگارنده شین براری _ گوشه ی اتاق مشترکم با خواهرم کز کرده بودم.پاهامو تو شکمم جمع کرده بودم و دستامو محکم دورش حلقه کرده بودم.
صدای ناله های بی جون مامانم به روح و تن خسته ام چنگ میکشید.
نظرات
سرم کمی گیج شد و چشمام تار دید احساس کردم توی خواب این لحظات رو دیدم