روزنوشت

از خانه خارج شدم و بیست قدم جلوتر وارد سبزه میدان شدم ، ....

حاجی مراد ۲

داستان سانسور نشده +۱۸

لبخند خیس ۱۵

خب این روزها  هر مشکلی با پول  حل میشه 

لبخند خیس۱۲

- به نظرم باید یه حرفایی گفته بشه  

لبخند خیس ۸ و ۹

 

کمی این دستو _{اند  کمی مکث کرد  انگار تردید  و  شک  جلوی گفتن حرفی را گرفته باشه ،}

لبخند خیس ۷

- یهو  به سرعت نور  تمام افکارم  شروع  به کنکاش و  اندیشیدن کرد 

معرفی رمان جدید

  

خلاصه رمان و اپیزود اول در این مطلب .  رمان عاشقانه  لبخند خیس  

 

بی تو با تو بودم 1

سرم درد میکنه و چشمام سیاهی میره و گیج میشم ،  انگار تمام این لحظات رو در خواب دیدم ، اصلا من کجا هستم ؟...   چرا همه جا مبهم و تار هست حتی زمین تاریک تر از قیر شده و نمیدونم  که قدم بعدی ام رو کجا دارم میزارم ... 

معرفی و خلاصه رمان عاشقانه بی تو با تو بودم

 

رمان احساسی ۵

 

 بی اختیار زول زده بودم به داشبورد ماشین  نگاهی چرخوندم و خیره موندم به درب خونه  از خودم پرسیدم که اینجا چه میکنم؟  ..پوفی کردم و زیر لب گفتم:

رمان احساسی ۱

 

نگارنده شین براری  _ گوشه ی اتاق مشترکم با خواهرم کز کرده بودم.پاهامو تو شکمم جمع کرده بودم و دستامو محکم دورش حلقه کرده بودم.
صدای ناله های بی جون مامانم به روح و تن خسته ام چنگ میکشید.